سلام. امیدوارم احوالتون خوب باشه.

احتمالا روزی که آدرس وبلاگم رو بهتون دادم، یا اون رو توی آخرین استوری اینستاگرامم دیدین یا از توی صفحه‌ی توییترم، انتظار نوشته‌هایی رو داشتید که بیشتر از این‌ها ارزش خوندن داشته باشن- در واقع خودم هم تا حدی این طور انتظار داشتم-؛ اما مع‌الاسف، اخیرا من فقط غر می‌زنم. در هر صورت، حال روحی خیلی مساعدی ندارم، یا بهتره بگم، قدری از حالات متعادل روحی فاصله گرفته‌م، شاید هم در شرف تغییری هستم یا چیزهایی دارن در من ساخته می‌شن. خودم رو در شرایط تولید محتوا یا عرضه‌ی دانشی هم نمی‌بینم -چون در واقع، حقیقتا احساس می‌کنم تهی‌ام از دونستن چیزی که به‌دردی بخوره- در نتیجه این‌جا به دفتر خاطرات روزنوشت من مبدل شده که گاهی بیش‌ از اندازه شخصی، گاهی پر از خشم و عصبانیت و گاهی هم آمیخته به ناامیدی یا انتقاده. من در تلاشم که این اوضاع بهبود پیدا کنه، در حال فکرکردن، مشاهده، آموختن ، قدری مطالعه و م هستم. امیدوارم در زمان نه‌چندان دوری، دستاورد‌هایی داشته باشم که ارزش عرضه داشته باشن؛ دانشی که ارائه بدم یا دست‌کم، تجربیاتی که بیانشون کمک‌کننده باشه.

تا موقعی که اون زمان فرا برسه، برای فاصله‌نگرفتن از نوشتن، ممکنه به روال چند وقت اخیر، هم‌چنان غر و کنایه و عصبانیت بخونید. اگر این کار رو می‌کنید، از صبوریتون ممنونم و اگر نه، بابت ارزشی که برای زمانتون قائلید، تحسینتون می‌کنم.

و البته نهایتا، شما رو هم به نوشتن ترغیب می‌کنم و امیدوارم روزی فرابرسه که نوشته‌های ما باعث پیش‌رفت یا پدیدآیی چیزهایی در جهان بشن. اگر می‌نوشتید، خیلی خوشحال می‌شم که من رو به‌طریقی در جریان نوشته‌هاتون قرار بدید؛ به‌واسطه‌ی دادن آدرس جایی که توش می‌نویسید یا احیانا، روش دیگه‌ای.

ممنونم. :)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها